هوایی رو که تو نفس میکشی
دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر
من این ماه و ماه عسل میکنم
نشستم هواتو نفس میکشم
یه چند وقتیه حال من بهتره
دارم راه می افتم ببینم تهش
منو این هوا تا کجا می بره
دارم راه می افتم ببینم تو رو
تویی رو که یه عمره راهی شدی
مگه میشد نگاهت نکرد
ببین توی آینه چه ماهی شدی
هوایی رو که تو نفس میکشی
دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر
من این ماه و ماه عسل میکنم
همه زندگیمو بگیری ازم
بازم پای عشق تو وا می ایستم
یه آدم تو دنیا نشونم بده
بتونه بگه عاشقت نیستم
همه عمر من سجده کردم به تو
من از حسرت غیر تو خالی ام
هنوز هم زمان پرستیدنه
برام هیچ فرقی نداره کی ام
هوایی رو که تو نفس میکشی
دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر
من این ماه و ماه عسل میکنم
نق که میزنه
بی حوصله که میشه
یعنی دل تنـــگه
قهر که می کنه
لوس که میشه
یعنی بی تابه
یعنی کم دارتت
به همین سادگی!!!
زیاد پیچیده نیست
فهمیدنِ حالِ زنی که عــاشق شده.....!♥
باید باور کنم یا نه
تویه خوابم یا بیداری
محاله اما تو دستام
داری دستات و میزاری
چقدر دور بود تو رو داشتن
تو اون روزهای تنهایی
شاید رویاست ولی حالا
کنار من همین جایی
من نگاه تو رو میخوام
روی ماه تو رو میخوام
آسمونه دو تا چشمه
بی گناه تو رو میخوام
بهت قول میدم از حالا
تا روزی که نفس دارم
تمام قلبم رو با عشق
به دستای تو بسپارم
بهت قول میدم از حالا
چه تو شادی چه تو غم ها
شریک لحظه هات باشم
از امروز تا ته دنیا
مرد ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه! تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند. عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند. دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند . دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد. این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و... راه چاره چیست؟ ** بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید. ** بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید. ** اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود. به این مردان اعتماد نکنید کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند: ** به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود. **از آشنایی با خانواده شما طفره می رود. **عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند. ** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند. ** به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند. دروغ گفتن ** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و... نقش والدین در پیشگیری در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند. منابع: خبر گزاری مهر
تردیدهای ازدواج مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج تردیدهای ازدواج تردیدهای ازدواج - معمولاً وارد شدن به مرحله جدیدی از زندگی برای افراد نوعی حس ترس و تردید به همراه می آورد و تنها راه نجات از این تردید توكل بر خداوند و تصمیم گیری عاقلانه براساس شناخت آگاهانه ای است كه فرد می تواند كسب نماید. به همین دلیل است كه متخصصین امر ازدواج بر گفتگوی درست دختر و پسر، تحقیقات مناسب و كامل آنها از یكدیگر و ... تاكید بسیار كرده و آنها را عامل مهمی در شناخت بهتر طرفین از یكدیگر می دانند و معتقدند كه ازدواج بدون گذراندن این مراحل محكوم به شكست و نابودی خواهد بود. اما بررسی این امور فرد را نسبت به موفقیت در زندگی آینده خوشبین تر كرده و تردید را از وی دور می سازد. علل تردید 1. نداشتن هدف در زندگی: هدف داشتن، محركی است تا افراد برای رسیدن به آن برنامه ریزی كرده و براساس آن اقدام نمایند تا به هدفشان دست یابند. افرادی كه در زندگی هدفی را دنبال نمی كنند و در مورد آینده فكر نمی كنند و اصلاً به دنبال پیشرفت نیستند، برای زندگی شان نیز برنامه ریزی نكرده و تلاش و تكاپو و ریسكی نمی كنند. این افراد همیشه به همه امور زندگی (حتی ازدواج) با دیده تردید می نگرند. 2. داشتن افكار منفی: بعضی از افراد به دلیل داشتن برخی افكار منفی كه قادر به دور كردن آنها از خود نیستند مدام دچار تردید می شوند. مثلاً افكاری چون: -امروزه روز همه ازدواج ها منجر به طلاق می شود. -بیشتر اطرافیانم كه ازدواج كرده اند معتقدند بدبخت شده اند. هیچ كس از ازدواجش راضی نیست. -دختر یا پسر خوب دیگر پیدا نمیشود. -و ... 3. ترس از ازدواج: عده ای دیگر از امر ازدواج و مسائل تابعه و جانبی آن وحشت دارند. -ترس از شكست در ازدواج -ترس از عدم توانایی در انجام مسئولیت های زندگی مشترك -ترس از آینده مبهم زندگی مشترك -ترس از بد بودن فرد مقابل -ترس از مشكلات مالی و معنوی زندگی مشترك -ترس از دست دادن زیبای های دوران تجرد: این افراد معتقدند خوشی ها و لذت های زندگی تنها در زندگی مجردی خلاصه می شود و ازدواج یعنی اسارت. -و... 4. ایده آل گرایی صرف -افرادی كه تا الان از آنها خواستگاری كرده ام یا به خواستگاری ام آمده اند ناقص بوده اند. من به دنبال فردی هستم كه از همه لحاظ خوب و عالی باشد. -همسر آینده من باید از نظر مالی وضع مناسبی داشته باشد -وی باید دارای خانواده بسیار خوبی هم باشد. -هیچ عیب ریز و درشتی هم نداشته باشد. -و... 5. تاخیر در ازدواج: برخی از افراد به دلایل مختلفی ازدواجشان را به تاخیر می اندازند. همین امر باعث بالا رفتن سن آنها و داشتن و دیدن تجربیات اشتباه بسیار شده و آنها را در زندگی بسیار محتاط می كند. احتیاط كردن شرط لازم همه فعالیت های انسان هاست اما احتیاط زیاد باعث ایجاد وسواس و به نتیجه نرسیدن فعالیت ها می شود. ازدواج هم از این امر مستثنی نمی باشد. منبع:تبیان
زندگي و پيدايش آدمي بر روي كره زمين برخاسته از عشق بود، در حقيقت در آغاز هر چيزي تنها عشق وجود داشت. اين عشق بوده كه در يك لحظه مرد و زني را به سمت يكديگر سوق مي دهد تا از بروز يك اتحاد عاشقانه در برقراري بذرهاي عاطفي خبر دهد. زماني كه مرزهاي احساس و عاطفه رشد مي كند شما نيز آمادگي لازم را در جهت قدم برداشتن و ورود به تمامي شور و اشتياق ممكنه در اين جهان را كسب خواهيد كرد و حتي آنرا با ابراز حس علاقه مندي به ديگران منعكس مي كنيد. تا بر هر كسي محبتي از شور و اشتياق درونتان باقي نماند!! حتي اندام شما همواره مملو از عشق است آيا زمانيكه قلبتان با ارتعاش بي وقفه در تمامي طول بيست و چهار ساعته ميتپد و زندگي را در رگهاي شما به جريان مي اندازد نام ديگري جزء « عشق » را مي توان براي آن انتخاب كرد؟!
عشق همان چيزي است كه به شما امكان چندين بار تولد و زايش را مي دهد. هر نوع شروعي دوباره در زندگي، هر نوع رشد و تحول دروني همواره از عشق و گرايش دروني آن منشات مي گيرد كه شما با اين ميل به سمت نشاط، خوشبختي و آزادي سوق داده مي شويد.
هر زمانيكه قصد تغيير داريد در حقيقت به رشد و شكوفايي مي رسيد و بهتر مي توانيد انتخابي را برخاسته از هسته مركزي وجود خويش كه آن چيزي جزء عشق نمي باشد، داشته باشيد. در تمام طول زندگي باز همان عشق است كه تنها حامي و ناجي شما مي باشد زيرا عشق موجب بروز شور و اشتياق شما به دنبال كردن رؤياها و خواسته هايتان است.
عشق در نهاد شما مي تواند موجب ترغيب تان در جستجو و كسب همسري ايده آل باشد و حتي زمانيكه خودتان چندان نيز مطمئن نمي باشيد او را براحتي پيدا مي كنيد. اين همان عشق است كه شما را به سوي خود شناسي تنها مي گذارد حتي آن زمانيكه نمي دانيد به كدام سو روانه شده ايد و در پي كدام گمشده برويد همان عشق است كه شما را در نهايت به سر منزل معشوق و دلدار مي رساند كافيست كه به نداي درونتان گوش دهيد، عشق نهادي تان را پيدا كنيد و آن را در روح و جان خود لمس كنيد چرا كه عشق امري نهادينه است، عشق به مراتب از هر چيزي صبور تر و مهربانتر است. در نهاد و جوهره عشق حسد و غرور نيست تا گستاخي و خشونت، كينه و عيب جويي از عشق سر نمي زند چرا كه عشق همنشين حقيقت است، عشق پشتيبان آدمي است كه آن سر منشاء اعتماد، اميد و پيروزي مي باشد.
عشق بطور اساسي چيزي بي گانه نيست كه از وجود آن احساس غريبي كنيم، عشق چيزي نيست كه بواسطه آن محكوم شد و تا پايان عمر بواسطه وجودش بدون سربلندي زندگي كرد. عاشق بودن به اندازه نفس كشيدن و زنده بودن طبيعي است. چرا كه عشق همان جوهره واقعي شماست.
گل کاکتوس: نشانه ی استقامت وپایداری است. کاکتوس را کسانی پرورش می دهند که به راستی مقاوم وخستگی ناپذیراند. شاید هدیه دادن آن به دوستان به معنی خواهش در زمینه استقامت است : مقاوم وخستگی ناپذیر قدم بردار و نگذار مشکلات زندگی بر روح تو غالب شوند. هیچ گلی مانند کاکتوس نمی تواند نماد مقاومت باشد. این گل روحی سرکش – مقاوم و خستگی ناپذیر داشته وبسیار پر تلاش هستند. * یك شاخه گل رز: سادگی-سپاسگزاری-عشق تازه. * یك شاخه گل رز سرخ: "دوستت دارم". * رزسفید عروس: عشق مبارك و فرخنده. * رز قرمز سیر: سوگواری. * رز سیاه: مرگ. * تركیبی از رز سفید و سرخ: اتحاد-سازش * رز كاملا شكفته: "من متعهد به تو هستم"-"هنوز دوستت داردم" * دسته گل رز: قدردانی. * دسته گل رز كوچك: "من به یاد تو هستم"
اي خداي كريم تو را سپاس،
كه مرا از ظلمت ها رهانيدي و براه مستقيم هدايتم فرمودي
تا از ميان تمام مكاتب، مكتب شاهدان و شهيدان را برگزينم
كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سر داده اند.
و معراج پاك انديشه هاي اسلامي را هدف گيرم،
كه رهروانش، نشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند.
به شكرانه اين لطف بزرگ با تو اي خداي خبير و بصير، عهد مي بندم،
كه به دوستانت مهر ورزم و با دشمنانت نسازم
و در خود سازي و تقويت ايمان خود و گسترش قانونت بكوشم،
اين عهدي بود كه به فضل تو بر جان و زبانم جاري شد و پايداري بر آن،
جز با مدد تو ممكن نخواهد بود.
پس به لطف خود، مرا در اين راه ثابت قدم بدار. آمين يا رب العالمين
قطره، دلش دریا می خواست هر قطره را لیاقت دریا نیست. قطره روان شد و راه افتاد و به آسمان رفت. تا روزی كه خدا گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن. قطره طعم دریا چشید و طعم دریا شدن را. از دریا بزرگتر، از دریا بزرگتر هم هست؟
خیلی وقت بود به خدا گفته بود.
هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهی ست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری.
قطره عبور كرد و گذشت، قطره ایستاد و منجمد شد،
هر بار چیز تازه از رنج و عشق و صبوری آموخت.
و خدا قطره را به دریا رساند.
روز دیگر قطره به خدا گفت:
خدا گفت: آری هست،
قطره گفت: پس من آن را میخواهم. بزرگترین را، بی نهایت را.
قطره از قلب عاشق عبور كرد.
آدم همه عشقش را توی یك قطره ریخت.
وقتی قطره از چشم آدم چكید، خدا گفت: حالا تو بی نهایتی،
چون كه تصویر من در اشك عاشق است.
خـــــــــدایـــــــــــا
دلــــــم كــــــه برایـــــت تنــــــگ می شــــــود ،
بــــــا آنكـــــــه می دانـــــم همـــــه جــــــــا هستی،
امــــــا بــــــه آسمـــــــان نگـــــــاه می كنم،چــــــرا كــــه
آسمـــــــــان ســــــــــــه نشــــــــــــانه از تــــو دارد:
بــــی انتهـــــــــاست
بــــــی دریــــــــــــــغ اســــــــت
و چــــــون یـــــك دست مهربـــــــــــان،
همیشـــــــه بــــــــــالای ســــــر مـــــــاست...
یـهـ روزی ...یـهـ جایــــــــی....یـهـ کســـــــی....
تمامــــــــ رویاهـــــاش لبخنــــــــد توستـــــــــــــ
و زمانیکــهـ بـهـ تــو فکر میکنــهـ
احساس میکنــهـ کـهـ زندگـــی واقعا با ارزشــهـ
پس ...
هر وقتــــــ احساس تنهایــــی کردی
اینــو بدون کـهـ
یـهـ کســـــی ...یـهـ جایــــــی...
تمــــتام رویاهـــــاش لبخنـــــــد توستــــــــ !!!
اگر تنهاترين تنهايان شوم
باز هم خدا با من است
او جانشين تمام نداشتن ها در زمين است


از خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافت
خدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم
با خود فکر کرد و فکر کرد
اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم
خداوند به او داد
اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم
خداوند به او داد
اگر ... اگر ... واگر
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود
از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم
خداوند گفت باز هم بخواه
گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارم
گفت بخواه که دوست بداری
بخواه که دیگران را کمک کنی
بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی
و او دوست داشت و کمک کرد
و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند
و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد
رو به آسمان کرد و گفت خدایا خوشبختی اینجاست
در نگاه و لبخند دیگران
یوسف می دانست تمام درها بسته هستند...
اما به خاطر خدا... حتی به سوی درهای بسته دوید... و تمام درهای بسته برایش باز شدند...
اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند...
با امید به طرفشان بدو......
چون خدای تو و یوسف یکی است.

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت ، که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد...که وقتی تو اوج تنهایی هستی ، با چشماش بهت بگه : هستم تا ته تهش ! هستی !؟
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید...
«اعلم أن الخلایق لو اجتمعوا علی أن یعطوک شیئا و لم یرد الله أن یعطیک لم یقدروا علیه أو یصرفوا عنک شیئا أراد الله أن یصیبک به لم یقدروا علی ذلک فاذا سئلت فاسأل الله و إذا استعنت فاستعن بالله.»
«بدان که اگر همه خلایق جمع شوند تا چیزی به تو بدهند و خدا اراده نکرده باشد آن چیز را به تو بدهد، نمی توانند آن را به تو دهند و اگر همه آنها بخواهند چیزی را که خدا خواسته به تو برسد از تو منع کنند، نمی توانند. پس وقتی چیزی می خواهی از خدا بخواه و هر گاه کمک می طلبی از خدا بطلب.»
هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان،
همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق.
در دنیا فقط ۳ نفر هستند که بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر
خودت خواسته هایت را بر طرف میکنند، پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش میکنی، مواظب باش که از دستش ندهی چرا که در ترسیم تقدیرت نقش خواهد داشت و بدان که تو هم برای او نفر سوم خواهی بود .
امروز غروب خيلي دلم گرفته بود، دنبال يه جاي دنج مي گشتم كه با خودم خلوت كنم
دنبال يه پاتوق براي فرار از افكار مزاحم...
راستش من هر وقت كه دلم مي گيره يا اينكه احساس تنهايي مي كنم سعي مي كنم به طبيعت پناه ببرم و راستش يه پاتوق تو دل طبيعت دارم، با چشم اندازي زيبا و دل فريب بر بلنداي كوه.
وقتي كه از اون بالا به پايين نگاه مي كني همه چي رو كوچيك مي بيني اونوقت هرچي كه غم وغصه بزرگ تر باشه از اون بالا كوچيك تر ديده مي شه.
وقتي از بالا به پايين نگاه مي كني و ميبيني كه مردم چه با عجله و شتاب بدنبال آرزوهاشون از هم سبقت مي گيرن بي اختيار خندت مي گيره و تو اون بالا فارغ از همه چي زل زدي و تماشاشون ميكني.
هرچي كه بالاتر ميري احساس مي كني كه به خدا نزديكتري و هرچي كه از دنيا و آدماش دور ميشي آزادتر.
اون بالا اينقدر به آسمون نزديك ميشي كه اگه دستت رو دراز كني ميتوني از ستاره هاي آسمون براي خودت هر مقدار كه بخواي بچيني. راستي راسته كه ميگن هر كس تو آسمون يه ستاره داره؟
كاش مي دونستم ستاره من كدومه؟
٢- حالا لحظاتی به علامت + که در وسط قراردارد خیره شوید. نقطه متحرک را پس از لحظاتی به رنگ سبز خواهید دید. ٣- حالا زمان بیشتری را بر روی علامت + تمرکز کنید، پس از لحظاتی نقاط صورتی آهسته آهسته ناپدید خواهند شد. عجیب اینجاست که هیچ نقطه سبزی در این عکس در کار نیست و در واقع نقاط صورتی نیز ناپدید نمی شوند.
– در صورتی که حرکت نقطه متحرک را تعقیب کنید تنهایک رنگ را می بینید، صورتی.
تو ستاره غریبی تو شکوه باور من
شب عاشقیست یارا بنشین برابر من
تو چه کرده ای که با تو شده عشق تار و پودم
تو چه کرده ای که عمریست پی تو در سجودم
تو چه کرده ای که عمری ز پیت دویده ام من
به خدا قسم که با تو به خدا رسیده ام من
چه شکسته ایستادی، چه شکسته تر پریدی
به طواف عاشقانه حرم خدا رسیدی
آيا شده تا به حال يه چيزي احتياج داشته باشين بعد خدا بهترينش رو بهتون بده؟
من يه مشكلي داشتم فكر نمي كردم به اين زوديها درست بشه، ولي درست وقتيكه اصلا انتظارش رو نداشتم، خدا كليد رو به دست يكي داد و اون اومد... آمدين سبز كه به يمن قدمهاش زمين رو آذين كردن و من در امتداد اين سبزي و روشني خودم رو پيدا كردم.
اون همون كسي بود كه منتظرش بودم، همون كسي كه آرزو كرده بودم و دهنده بي منت چه زود آرزوم رو براورده كرد.
باور كنين كه از خوشحالي تو پوست خودم نمي گنجم.
نكته اينجاست كه هميشه آدم بايد نيازش رو از اهلش بخواد يعني از خدا باور كنين كه خودش اسبابش رو فراهم ميكنه.
خدا كنه لايقش باشم
تــــو كــه معنــاي عشقـــــــي بــه مــن معنــي بــده اي يــــــــار
مرا با وسعت آيينه هاي نور، ياري كن
مرا با آيه هاي سبز قرآنت بهاري كن
الهي شعله بر جانم فكن، خاكستر باد فنايم كن
خدايا غرق درياهاي مواج دعايم كن
سراپا تشنه نام توام، يارب صدايم كن
به زيبايي قسم از هرچه غير از نام تو سيرم
خدايا نور ايمان را نگير از من كه ميميرم